اسلاوی ژیژک، نظریه پرداز اسلوونیایی، میگوید حتی وقتی میکوشم هگل را نقد کنم، هگلی باقی مانده ام.
به طریقی مشابه، میتوان گفت حتی وقتی می کوشیم جمهوری اسلامی را نقد کنیم، درون آن باقی مانده ایم. افزون بر این، تنها وقتی می کوشم جمهوری اسلامی را نقد کنم، به آن وفادار مانده ام.
جمهوری اسلامی سیستمی منتظم و عمیق از معانی است و در یک کلام از حقانیت فلسفی بی نظیری در تاریخ سیاسی مدرن برخوردار است. یک مصداق آن این است که برحق ترین موضع خارجی (استکبارستیزی) را جمهوری اسلامی داشته و دارد.
نکته دیگر این که نقد جمهوری اسلامی، اگر مبتنی بر ایده حقیقت باشد، به آن وفادار است. بر این اساس، بسیاری از نقدهای مخالفان آن که مبتنی بر کینه، نگاه بدبینانه، حذف و نفی گراییِ مطلق است، نسبت مثبتی با ایده حقیقت ندارد .
نقدی که فکر میکند باید به اسراییلِ ذاتا نامشروع، مشروعیت داد، نامشروع است. هرچند جمهوری اسلامی همین منتقدان را می بایست به شرط وابسته نبودن و مبتنی بر توطئه سازمان یافته نبودن کنش هایشان، مورد رواداری قرار دهد و بعضا سخن آنها را جدا از شخصیت آنها بپذیرد. شیوه مواجهه رهبران انقلاب جز این نبوده است. اینان الگویشان امام صادق (ع) است؛ مردی که مثل او آزاد در گفت وگو و سرافراز در تواضع و محبت به مخالف نیافته ایم.
لازم است هم طرفداران و هم منتقدان و هم مخالفان و هم دلسوزان (به ویژه منتقد مدافع: مبارز انقلابی و ایستاده بر جانب حقیقت؛ ایستاده بر جانب حقیقت چون خودِ رهبران جمهوری اسلامی و منطق آن) از نگاه حذفی، از تحقیر و اتهام زدن به یکدیگر بپرهیزند.
امروز برای جمهوری اسلامی باید آبرو داد و این عینِ آبرو است. این کمترین کار در برابر کار شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس است. امروز ما به لبخند خرازی، به مردم دوستی چمران و همه اینها و هر آنچه در رخ و ایده و شخصیت رهبران انقلاب است نیاز داریم. امروز باید برابر کسانی که سبب بدبینی برخی به انقلاب اسلامی می شوند بایستیم.
اسراییل و امریکا می دانند که اعتراض بسیاری از مردم اعتراض درونی است و موید تکامل سیاسی جمهوری اسلامی و آزادی و دمکراسی مخصوص به آن. نیز می دانند بسیاری از همین قلم به دست های مدافع رواداری، به وقت لزوم برای دفاع از مردم و نظام جمهوری اسلامی در برابر حمله خارجی، اسلحه نیز بدست می گیرند. چنانکه امثال چمران چنین بودند.